تفاخر به مال (قرآن)۱ - تفاخر به اموالکثرت مال ، از عوامل تفاخر انسانها است. ۱.۱ - تفاخر باغدار به اموال خویشوکان له ثمر فقال لصـحبه وهو یحاوره انا اکثر منک مالا واعز نفرا. صاحب این باغ، درآمد فراوانی داشت به همین جهت، به دوستش- در حالی که با او گفتگو میکرد- چنین گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم! » و این همانند درک و فهمی است که قارون را واداشت تا به کسی که نصیحتش میکرد (که از داشتن مال زیاد خرسندی مکن و با آن به دیگران احسان کن) بگوید: " انما اوتیته علی علم". آری گفتن اینکه" انا اکثر منک مالا... " کشف از این میکند که گوینده اش برای خود کرامتی نفسی و استحقاقی ذاتی معتقد بوده و به خاطر غفلت از خدا دچار شرک گشته و به اسباب ظاهری رکون نموده و وقتی داخل باغ خود میشود، هم چنان که خدای تعالی حکایت نموده میگوید: " ما اظن ان تبید هذه ابدا و ما اظن الساعة قائمة". این کلام کشف میکند از اینکه وی دچار عجب به خویشتن و شرک به خدا و تکبر به رفیقش و نسیان خدا و رکون به اسباب ظاهری بوده که هر یک از اینها به تنهایی یکی از رذائل کشنده اخلاقی است. ۱.۲ - تفاخر قارون به اموال خویشان قـرون کان من قوم موسی فبغی علیهم وءاتینـه من الکنوز ما ان مفاتحه لتنوا بالعصبة اولی القوة اذ قال له قومه لا تفرح ان الله لا یحب الفرحین• فخرج علی قومه فی زینته.. قارون از قوم موسی بود، اما بر آنان ستم کرد ما آن قدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود! (به خاطر آورید) هنگامی را که قومش به او گفتند: «این همه شادی مغرورانه مکن، که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمیدارد! • (روزی قارون) با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگی دنیا بودند گفتند: «ای کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی که او بهره عظیمی دارد! » خدای تعالی از مال دنیا آن قدر به او روزی داده بود که سنگینی کلید گنجینه هایش مردان نیرومند را هم خسته میکرد، و در اثر داشتن چنین ثروتی خیال میکرد که او خودش این ثروت را جمع آوری کرده، چون راه جمع آوری آن را میدانسته و خودش فکر بوده و حسن تدبیر داشته، این فکر او را مغرور نمود، پس از عذاب الهی ایمن و خاطر جمع شد، و زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح داده و در زمین فساد برانگیخت، خدای تعالی هم او و خانه او را در زمین فرو برد، نه آن خوش فکری و حسن تدبیرش، مانع از هلاکت او شد و نه آن جمعی که دورش بودند. در مجمع البیان گفته: " کلمه" بغی" به معنای برتری طلبی بدون حق است. وقالوا نحن اکثر امولا واولـدا وما نحن بمعذبین. و گفتند: «اموال و اولاد ما (از همه) بیشتر است (و این نشانه علاقه خدا به ماست! ) و ما هرگز مجازات نخواهیم شد! » آیه بعد به منطق پوشالی آنها که در هر زمانی برای اثبات برتری خود متوسل میشدند و به اغفال عوام میپرداختند اشاره کرده، میگوید: " و آنها گفتند ما از همه ثروتمندتر و پراولادتریم" (و قالوا نحن اکثر اموالا و اولادا). خداوند به ما محبت دارد هم اموال فراوان در اختیار ما نهاده، و هم نیروی انسانی بسیار، و این دلیل بر لطف او در حق ما و نشانه مقام و موقعیت ما در نزد او است" و ما (نور چشمیها) هرگز مجازات نخواهیم شد"! (و ما نحن بمعذبین). مگر خداوند عزیز کردههای خود را هم مجازات میکند؟! اگر ما مطرود درگاه او بودیم این همه نعمت چرا به ما میداد؟! خلاصه آبادی دنیای ما دلیل روشنی بر آبادی آخرت ماست! بعضی از مفسران احتمال دادهاند که جمله" و ما نحن بمعذبین" دلیل بر آن است که آنها بطور کلی منکر قیامت و عذاب بودند. ولی آیات بعد نشان میدهد که این جمله ناظر به این معنا نیست، بلکه منظورشان این بوده که آنها به دلیل ثروتشان مقرب درگاه خدایند. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۲۴۷، برگرفته از مقاله «تفاخر به مال» |